ابری که انسان شد

هفت - WhenIwas

چند روزه که کاربرای توییتر دارن از تجربه ی مورد آزار جنسی قرار گرفتناشون می نویسن، از متلک شنیدن ها و لمس شدن ها تا موارد شدید تر، فکر نمی کنم دختری وجود داشته باشه که تا به حال این تجربه ی تلخو نداشته باشه، از متلک شنیدن های توی راه مدرسه وقتی فقط هفت هشت سال داشتیم تا الان که بیست و چند ساله ایم، از لمس شدن تو مکان های شلوغ که هنوز من ترس دارم از خیابون رفتن های قبل از عید، از نگاه های زننده ی آدمایی که گاهی هم سن پدرهامونن، از نگاه ها و حرف های چندش آور راننده های اتوبوس بین شهری و شاگرداشون که شیرینی مسیر برگشت به خونه رو زهر میکرد، از موتور سوارهایی که هنوز از صدای موتور لرز به بدنمون میفته، از شنیدن صدای پای کسی پشت سرت، توی کوچه ها 

ولی بدتر از همه ی این ها، حس ترسی بود که بعد از همه ی اینها وجودمونو می گرفت، حس ترسی که حتی نمی تونستیم درموردشون با کسی حرفی بزنیم، از ترس محکوم شدن توسط جامعه و حتی خانواده، از ترس محدود شدن، ترسی که هنوز تو وجود خیلیامون هست 

WhenIwas های زیادی وجود داره که حتی یادآوریش آزاردهنده س 

از خودمون شروع کنیم و درمورد این اتفاقا سکوت نکنیم همو متهم نکنیم 

  • سیمین Simin

نظرات  (۱)

  • محمد ابراهیمی
  • خیلی از این رفتارها نشات گرفته از احساس ضعف و ناتوانی خودتون هست..
    اساسا مشکل اصلی خودتون هستید که باید درست فکر کنید..اینها همه الگو هستن که خود شماها دارید ازش تاعیت میکنید
    پاسخ:
    گمون نمی کنم دست زدن یک مرد به اعضای بدن زنی وسط خیابون نشونه ی ضعف زن باشه، فقط نشونه ی وقاحت یک مرده، اگه مواردی که با هشتک whenIwas نوشته شدن رو بخونید خیلیاش مربوط به بچه هاس 
    این که مقصر خودتون هستید از نظر من یکی از پست ترین دلایل و توجیهاته
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی